در حال حاضر تولید و تجارت بهصورت مداوم در حال افزایش هستند، اما شدت تجارت که به معنای سهم تولیدی معامله شده است، در هر زنجیره ارزش تولیدی کالا در حال کاهش میباشد. بهطور کلی جریان خدمات و دادهها نقش بسیار پررنگتری در پیوند دادن اقتصاد جهانی به یکدیگر بازی میکنند. چرا که نهتنها تجارت خدمات سریعتر از تجارت کالا رشد میکند، بلکه خدمات ارزش بسیار بیشتری در اقتصاد جهانی دارند. همچنین تمام زنجیرههای ارزش جهانی در حال وابسته شدن به دانش هستند. درواقع نیروی کار کممهارت، دیگر بهعنوان عامل تولید اهمیتی نخواهد داشت. بلکه استفاده از راهکارهایی مانند بهینه سازی مسیر و انتخاب مکان مناسب تولید، اهمیت بیشتری در این زمینه دارند. در این مطلب از هلدینگ فاخر، آینده تجارت و زنجیره ارزش را از نقطهنظر جهانی بررسی خواهد شد.
طی دهههای 1990 و 2000 میلادی، زنجیره ارزش جهانی با تغییرات گستردهای در سطح جهان همراه بود و بسیار پیچیدهتر شد. اما شبکههای تولید تغییرناپذیر نیستند و به تکامل خود ادامه میدهند. در دهه گذشته، زنجیرههای ارزش جهانی با 5 تغییر ساختاری روبهرو شدند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
طی سالهای 1995 تا 2007، تجارت در تمام زنجیرههای ارزش جهانی با رشدی بیسابقه روبهرو بود و افزایش یافت. اما طی سالهای اخیر، شدت تجارت (نسبت صادرات ناخالص به تولید ناخالص) تقریبا در تمام زنجیرههای ارزش تولیدکننده کالا کاهشی بوده است. با وجود این که تجارت بهصورت مطلق در جهان در حال رشد است، اما سهم تولید از آن در سراسر جهان از 28.1 درصد در سال 2007، به 22.5 درصد در سال 2017 کاهش یافته است. همچنین باید اشاره کرد که رشد حجم تجارت نیز کاهشی بوده است. چرا که بین سالهای 1990 تا 2007، حجم تجارت جهانی سرعت رشدی 2.1 برابر سریعتر از تولید ناخالص واقعی داشته است. اما از سال 2011 تا به امروز، تنها 1.1 برابر سریعتر از تولید ناخالص داخلی رشد کرده است.
کاهش شدت تجارت بهخصوص در پیچیدهترین و پرمعاملهترین زنجیرههای ارزش کاملا مشهود است. با این حال، این روند کاهشی به معنای پایان یافتن جهانی شدن نیست، بلکه نشاندهنده این است که توسعه چین و دیگر اقتصادهای نوظهور، در حال حاضر مصرف بیشتری نسبت به میزان تولید خود دارند.
در سال 2017، ارزش تجارت ناخالص خدمات در مجموع به 5.1 تریلیون دلار رسید که در مقایسه با ارزش 17.3 تریلیون دلاری تجارت جهانی بهشدت کمتر است. اما تجارت خدمات در دهه گذشته بیش از 60 درصد سریعتر از تجارت کالا رشد کرده است. درواقع بخشی از زیرمجموعههای تجارت خدمات، مانند خدمات مخابرات و فناوری اطلاعات، خدمات کسبوکارها، خدمات پست و لجستیک و هزینههای مالکیت معنوی، دو تا سه برابر رشد سریعتری دارند. با این حال، نقش کامل خدمات در آمارهای تجارت سنتی مبهم است.
در ابتدا باید گفت که خدمات تقریبا یک سوم ارزشی را ایجاد میکنند که به کالاهای تولیدی مبادله شده وارد میشود. مواردی مانند تحقیق و توسعه، مهندسی، فروش و بازاریابی، لجستیک، بهینه سازی مسیر، امور مالی و منابع انسانی به کالاها کمک میکنند تا به بازار عرضه شوند. علاوهبر این، خدمات وارداتی تقریبا در تمام زنجیره ارزش، جایگزین خدمات داخلی میشوند. در آینده، تمایز میان کالاها و خدمات کمتر خواهد شد. چرا که تولیدکنندگان بهطور فزایندهای انواع جدیدی از لیزینگ، اشتراک و سایر مدلهای کسبوکار را "بهعنوان خدمات" به مشتریان معرفی میکنند.
در ادامه باید گفت که داراییهای نامشهودی مانند نرمافزار، برندسازی، طراحی، زنجیره تامین، فرایندهای عملیاتی و... که شرکتهای چندملیتی برای شرکتهای وابسته خود در سراسر جهان ارسال میکنند، اغلب قیمتگذاری نمیشوند. برای مثال، سالها تحقیق و توسعه صرف توسعه داروها و تلفنهای هوشمند میشود، اما برندهایی مانند نایکی و آدیداس صرفا به علت طراحی و محبوبیت برند میتوانند محصولاتشان را با قیمت بالایی به مشتریان عرضه کنند.
با گسترش زنجیره ارزش جهانی در دهههای 1990 و اوایل 2000 میلادی، بسیاری از تصمیمگیریها روی انتخاب محل تولید بر اساس هزینههای نیروی کار متمرکز بود. این امر بهویژه در صنایعی که کالاها و خدمات را با نیروی کار تولید میکردند، اهمیت بیشتری داشت. با این حال، برخلاف تصور بیشتر افراد، امروزه تنها 18 درصد از تجارت کالا بر اساس آربیتراژ هزینه نیروی کار (بهعنوان صادرات از کشورهایی که تولید ناخالص داخلی سرانه آنها یک پنجم یا کمتر از کشور واردکننده است) متکی است.
به عبارت دیگر، حدود 80 درصد تجارت جهانی کالاهای امروزی از یک کشور با هزینه دستمزد پایین به کشوری با دستمزد بالا نیست؛ چرا که ملاحظات دیگری به غیر از دستمزد پایین در تصمیمگیری شرکتها در مورد مکان تولید، مانند دسترسی به نیروی کار ماهر، دسترسی به منابع طبیعی، داشتن یک زنجیره تامین مناسب، نزدیکی به مصرفکنندگان برای لجستیک بهتر و کیفیت زیرساخت نقش دارد.
در زنجیره ارزش، هزینههای سرمایهگذاری شده برای تحقیق و توسعه، زنجیره تامین و داراییهای نامشهود مانند برندها، نرمافزارها و مالکیت معنوی بهعنوان سهمی از درآمد در حال رشد است. به طور کلی، از 5.4 درصد درآمد در سال 2000، این مقدار به 13.1 درصد در سال 2016 افزایش یافته است. این روند در زنجیرههای ارزش نوآوریهای جهانی آشکارتر است.
شرکتهای ماشینآلات و تجهیزات، 36 درصد از درآمد را صرف تحقیق و توسعه و داراییهای نامشهود میکنند. در حالی که شرکتهای داروسازی و تجهیزات پزشکی به طور متوسط 80 درصد درآمد خود را خرج این کار میکنند. تاکید روزافزون بر دانش و منابع نامشهود به نفع کشورهایی است که دارای نیروی کار بسیار ماهر، قابلیتهای نوآوری و تحقیق و توسعه قوی، و حمایتهای قوی از مالکیت معنوی هستند.
تا چند سال گذشته، تجارت در میان اقیانوسها با کاهش هزینههای لجستیک و ارتباطات و همچنین بهینه سازی مسیر و گسترش زنجیرههای ارزش جهانی به چین و دیگر کشورهای در حال توسعه در حال گسترش بود. این روند در سالهای اخیر شروع به تغییر کرده است. در حال حاضر سهم تجارت درونمنطقهای از تجارت جهانی کالا در سال 2013 به میزان 2.7 افزایش یافته است. این آمار نشان میدهد که بازارهای نوظهور افزایش مصرف زیادی دارند. این روند میتواند در سایر زنجیرههای ارزش نیز تسریع شود. چرا که اتوماسیون اهمیت هزینههای نیروی کار را کاهش و اهمیت سرعت بازار را در تصمیمگیریهای شرکت درباره محل تولید کالا افزایش میدهد.
در این مطلب با 5 تغییر ساختاری زنجیره ارزش جهانی آشنا شدیم. باید گفت که برخلاف گذشته، شرکتها تنها روی بازار کشورهایی با اقتصاد پیشرفته تمرکز ندارند و برای بازارهای پرمصرف کشورهای در حال توسعه نیز رقابت میکنند. هلدینگ فاخر یکی از مجموعههای پیشرو در حوزه پست و لجستیک و تجارت الکترونیکی است و برای توسعه کسبوکارهای این حوزه و راهاندازی آنها تلاش میکند. ما در هلدینگ فاخر در تلاش هستیم تا یک اکوسیستم هوشمند و پایدار را در صنعت پست و لجستیک و تجارت الکترونیکی شکلدهی و آن را با محوریت کسبوکارهای فروش آنلاین رهبری کنیم.