در جهانی که بازیگران قدرتمندی همچون آمازون، اپل و علیبابا بازارهای جهانی را در تسلط خود دارند، این پرسش برای بسیاری از کارآفرینان ایرانی به دغدغهای جدی تبدیل شده است : آیا برندهای ایرانی نیز میتوانند روزی در این میدان بینالمللی به رقبای قدرتمندی بدل شوند؟ آمازون، که با ارزشی فراتر از یک تریلیون دلار نهفقط بهعنوان یک فروشگاه آنلاین بلکه بهعنوان یک اکوسیستم کامل از فناوری، لجستیک و نوآوری شناخته میشود، الگویی قابل تأمل برای تحلیل و الهام است. با وجود محدودیتهای داخلی و خارجی، آیا کسبوکارهای ایرانی ظرفیت آن را دارند که به چنین جایگاهی برسند؟
در این مقاله، با نگاهی دادهمحور و نوآورانه، مسیر پیشروی برندهای ایرانی برای تبدیلشدن به بازیگران جهانی را بررسی میکنیم.
برای درک امکانپذیری تکرار چنین موفقیتی در ایران، ابتدا باید علل موفقیت آمازون را مورد واکاوی قرار داد. این شرکت در سال ۱۹۹۴ کار خود را بهعنوان یک کتابفروشی آنلاین آغاز کرد، اما امروزه در حوزههایی همچون رایانش ابری (AWS)، هوش مصنوعی(AI)، استریمینگ (streaming) و حتی حوزه فضا (از طریق شرکت خصوصی Blue Origin متعلق به جف بزوس) فعالیت دارد.
برخی عوامل کلیدی موفقیت آمازون عبارتاند از:
اما آیا این مدل در بستر ایران نیز قابل پیادهسازی است؟ بیایید به بررسی وضعیت موجود بپردازیم.
ایران با جمعیتی جوان، نرخ نفوذ اینترنت بیش از ۸۰٪ و اقتصادی دیجیتال در حال رشد، پتانسیل بالایی برای پرورش برندهای بینالمللی دارد. برندهایی نظیر دیجیکالا، اسنپ و آپارات تاکنون توانستهاند در سطح منطقهای رقابت کنند. با این حال، مسیر جهانی شدن با موانعی جدی روبهرو است:
برای آنکه یک برند ایرانی به جایگاهی مشابه آمازون دست یابد، باید فراتر از تقلید صرف از الگوهای موجود عمل کرده و مسیر ویژه خود را ترسیم کند. راهکارهای پیشنهادی در این زمینه عبارتاند از:
با توسعه فناوریهایی همچون هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین، میتوان وابستگی به فناوریهای خارجی را کاهش داد. بهعنوان مثال، یک پلتفرم ایرانی میتواند با استفاده از الگوریتمهای هوشمند، تجربهای شخصیسازیشده و منطبق با نیازهای فرهنگی منطقهای ارائه دهد.
برندهایی مانند آمازون تنها فروشگاه نیستند؛ آنها اکوسیستمهایی از خدمات هستند. برندهای ایرانی نیز میتوانند با ترکیب خدماتی مانند پرداخت، لجستیک و سرگرمی، تجربهای یکپارچه برای کاربران خلق کنند. نمونههایی همچون دیجیکالا با دیجیپی و دیجینکست، گامهایی در این مسیر برداشتهاند.
بهجای رقابت مستقیم با غولهای بینالمللی، همکاری با برندهای منطقهای همچون Noon در امارات میتواند به گسترش تدریجی بازارها و کاهش ریسکهای سیاسی و مالی کمک کند.
دنیا به دنبال روایتهای تازه است. برندهای ایرانی با الهام از تاریخ، هنر و فرهنگ ایرانی میتوانند داستانهایی منحصربهفرد برای مخاطبان جهانی خلق کنند. برای نمونه، یک برند پوشاک میتواند با بهرهگیری از نقوش اصیل ایرانی، در بازارهای جهانی تمایز ایجاد کند.
پرورش نسل آینده کارآفرینان نیازمند سرمایهگذاری هدفمند در آموزشهای فناورانه، بوتکمپهای کدنویسی و توسعه اکوسیستمهای شتابدهنده است.
برندهایی مانند دیجیکالا و اسنپ تاکنون توانستهاند جایگاهی مستحکم در بازار ایران کسب کنند. دیجیکالا با بیش از ۴۰ میلیون بازدید ماهانه و اسنپ با تنوع خدمات از تاکسی اینترنتی تا خواربار آنلاین، قابلیتهای بالقوهای برای رشد جهانی دارند. اما برای موفقیت در این مسیر، بهتر است:
آیا برندهای ایرانی میتوانند به بزرگی آمازون برسند؟ پاسخ، یک «بله» مشروط است. با وجود چالشهای داخلی و بینالمللی، فرصتهای منطقهای، منابع انسانی توانمند و اقتصاد دیجیتال در حال رشد، این مسیر دستیافتنی است. اما تحقق این رؤیا نیازمند چشماندازی روشن، برنامهریزی هوشمندانه، سرمایهگذاری هدفمند و ارادهای راسخ است.
برندهای ایرانی باید از آمازون بیاموزند، اما مسیر منحصربهفرد خود را ترسیم کنند؛ مسیری که نهفقط به سودآوری، بلکه به ساختن برندهایی جهانی و الهامبخش ختم شود.
منابع: